لینک دریافت کتاب
همۀ ما گاهی دچار حالت ناامیدی و افسردگی میشویم. مثلاً وقتی روابط ما با دیگران از هم پاشیده میشود، ممکن است شوکه شویم؛ گریه کنیم، غذا نخوریم، عصبانی شویم، خوب نخوابیم و بدخلق و مضطرب شویم. این حالت معمولاً پس از چند روز برطرف میشود و شخص به زندگی طبیعی باز میگردد؛ و شاید بگوید که دچار «افسردگی»، «بدعلاقگی به زندگی»، «بیزاری» و «دمق» شده بودم.
اما آنچه پزشکان آن را افسردگی مینامند، حالت افسردگی و نومیدی به این شکل نیست. بلکه این اصطلاح برای تعریف بیماری شدیدتری به کار میرود که حداقل چند روز طول میکشد و بر جسم و روح شخص اثر میگذارد. چنین بیماری ممکن است بیهیچ دلیلی بروز کند و زندگی فرد را تهدید کند. هیچوقت وجود یک تکعلامت نمیتواند نشانگر وجود افسردگی و یا به قول معروف افسردگی بالینی در فرد باشد. بسیاری از علائم شبیه یکدیگرند، اما وقتی فرد به افسردگی مبتلا میشود این علائم شدیدتر میگردند و مدت بیشتری ادامه مییابند. اگر حالت نومیدی و افسردگی بر تمام ابعاد زندگی شما تأثیر بگذارد، 2 یا چند هفته ادامه داشته باشد، و یا به حدی برسد که به فکرخودکشی بیافتید، کار صحیح آن است که از دیگران یاری بطلبید.
در کتاب مدیریت و درمان افسردگی (Family Doctor Guide To Depression) نوشتۀ کوام مکنزی (Kwame Mckenzie) با سه اصطلاح خفیف، متوسط و شدید آشنا میشوید. این سه اصطلاح برای شرح طبقهبندی کلی بیماری افسردگی به کار میروند. هریک از این موارد ویژگیهای خاص خود را دارند که قابل تمایز از بقیه میباشد.